شماره ٣٣٩: ليلى و مجنون اگر ميبود در دوران تو

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ليلى و مجنون اگر ميبود در دوران تو
اين يکى حيران من ميگشت و آن حيران تو
دامن خود را بکش امروز از دست رقيب
ورنه چون فردا شود دست من و دامان تو
زخم پيکان ترا مرهم چرا بايد نهاد؟
گر کسى مرهم نهد، باري، هم از پيکان تو
کى ز ميدان تو برخيزم؟ که بعد از کشتنم
گرد من هم برنخواهد خاست از ميدان تو
محنت روز قيامت بر من آسان بگذرد
زين عقوبت ها که ديدم در شب هجران تو
اى که از ناز عتاب آلوده مى کشتى مرا
واي! اگر ظاهر نمى شد خنده پنهان تو!
در غم هجران، هلالي، صبر کن تدبير چيست!
هيچ تدبيرى ندارد درد بى درمان تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید