شماره ١٦٣: مه من با رقيبان جفا انديش مى آيد

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مه من با رقيبان جفا انديش مى آيد
ز غوغايي، که مى ترسيدم، اينک پيش مى آيد
چه چشمست اين؟ که هر گه جانب من تيز مى بينى
ز مژگان تو بر ريش دلم صد نيش مى آيد
بآن لبهاى شيرين وه! چه شورانگيز مى خندي؟
که از ذوقش نمک بر سينهاى ريش مى آيد
جمالت را بميزان نظر هر چند مى سنجم
بچشم من رخت از جمله خوبان بيش مى آيد
مرا اين زخمها بر سينه از دست خودست، آرى
کسى را هر چه پيش آيد ز دست خويش مى آيد
فلک تاج سعادت مى دهد ارباب حشمت را
همين سنگ ملامت بر سر درويش مى آيد
هلالي، روز وصل آمد، مکن انديشه دورى
که اين انديشها از عقل دور انديش مى آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید