شماره ٣٠٠: آمد ز خانه بيرون در بر قباى زرکش

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آمد ز خانه بيرون در بر قباى زرکش
بر زر کشيده خفتان شاهانه بسته ترکش
سرو از قبا گران بار گل از هوا عرق ريز
رنگ از حيا دگرگون زلف از صبا مشوش
در سر هواى جولان بر لب نشان باده
غالب نشاط خندان شيرين مذاق سرخوش
هنگام ترکتازش طاقست در نظرها
آن چين زدن بر ابرو وان هى زدن بر ابرش
آن کز نهيبش آتش شد بر خليل گلزار
در باغ روى او داد گل را مزاج آتش
دل وحشى است بندى من از علاقه او
با شير در سلاسل با مرگ در کشاکش
از صيقل محبت کانهم ز پرتو اوست
طبعى است محتشم را کائينه ايست بى غش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید