شماره ٧٨٥: بيجا سخن چو طوطى شکرشکن مکن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
بيجا سخن چو طوطى شکرشکن مکن
آيينه گر به حرف درآيد سخن مکن
تا ممکن است جامه احرام ساختن
دستار صبح را کفن خويشتن مکن
پيوند دوستى ببر از سرو قامتان
روى زمين ز گريه حسرت چمن مکن
در خون فتاد نان عقيق از تلاش نام
بگذار نام را و سفر از يمن مکن
قصرى که از فروغ تجلى است زرنگار
از دود دل، سياه چو بيت الحزن مکن
از پا درآر دشمن خود را و خاک شو
در انتقام پيروى کوهکن مکن
در ديده ستاره نمک ريخت انتظار
زين بيش در زمين غريبى وطن مکن
صائب حيا ز ديده نرگس به وام گير
گستاخ چشم باز به روى چمن مکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید