شماره ٦٨٥: غنچه از باده نگردد گل خميازه من

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
غنچه از باده نگردد گل خميازه من
چشم مخمور بود رشته شيرازه من
نه ز زهدست اگر لب نگذارم به شراب
ساغرى نيست درين بزم به اندازه من
از کواکب نشود دفع خمارم چون صبح
رطل خورشيد کند چاره خميازه من
چون شود گرم سفر کلک سخن پردازم
نرسد برق سبکسير به جمازه من
سخنانى که ازان تازه شدى جان کهن
گشت تقويم کهن از سخن تازه من
گر چه ز آهستگى آواز مرا کس نشنيد
گوش تا گوش جهان پر شد از آوازه من
نامه را گر چمن خلد کند نيست عجب
سبز شد خامه خشک از سخن تازه من
شود از بى خبرى جمع حواسم صائب
خط پيمانه بود رشته شيرازه من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید