شماره ٢٨٤: ما تلخى جهان به رخ تازه مى کشيم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ما تلخى جهان به رخ تازه مى کشيم
اين زهر را زياده ز اندازه مى کشيم
محتاج اشک ما نبود آب و رنگ حسن
از سادگى به چهره گل غازه مى کشيم
آشفتگى است لازم جمعيت حواس
بيجا ز چرخ منت شيرازه مى کشيم
افسرده است مستى ما چون خمار ما
ما جام را به تلخى خميازه مى کشيم
از گل هزار حلقه رنگين درين چمن
در گوش عندليب ز آوازه مى کشيم
مى سوزد از شفق نفس خونچکان ما
تا همچو صبح يک نفس تازه مى کشيم
بيشى کمى است شوق چو افتاد بى شمار
دريا کشيم و باده به اندازه مى کشيم
چون بلبل دراز نفس منت بهار
صائب درين چمن پى آوازه مى کشيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید