شماره ٤٦٨: هر چه بينى در ميان انجمن

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
هر چه بينى در ميان انجمن
عاشق و معشوق را بين همچو من
گر خيالى نقش بندى در ضمير
يوسفى را مى نگر در پيرهن
در دل ما آتش جان سوز عشق
روشنش مى بين چو شمعى در لگن
کفر زلف اوست عالم سربسر
کفر زلف از روى ايمان برفکن
عاشق و معشوق و عشقى اى عزيز
يادگار ما نگهدار اين سخن
نور او در ديده عالم نگر
زانکه او جان است و عالم چون بدن
نور چشم نعمت الله را ببين
خلق و حق با همدگر مى بين چو من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید