شماره ٤٦٩: دردمنديم وز دوا ايمن

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
دردمنديم وز دوا ايمن
بى نوائيم وز نوا ايمن
در خرابات خلوتى داريم
خوش نشسته در آن سرا ايمن
به خدا هر که او بود باقى
همچو ما باشد از فنا ايمن
هر که بينى و هر که خواهد بود
يار ما باشد و ز ما ايمن
قدمى نه درآ به ميخانه
تا که گردى چو اولياء ايمن
باش ايمن ز خوف بيگانه
بنشين پيش آشنا ايمن
بنده سيد خراباتيم
رند مستيم وز شما ايمن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید