شماره ٤٦٧: اى به نور روى تو روشن دو چشم جان من

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى به نور روى تو روشن دو چشم جان من
اى خليل الله من فرزند من برهان من
شمع بزم جان من از نور رويت روشن است
باد روشن دايما چشم و چراغ جان من
در نظر نقش خيال روى تو دارم مدام
اى دل و دلدار من اى جان و اى جانان من
مجلس عشق است و من مى گويمت از جان دعا
گوش کن تا بشنوى اى مير سرمستان من
مدت هفتاد سال از عمر من بگذشته است
حاصل عمرم توئى اى عمر جاويدان من
بى رضاى من نبودى يک زمان در هيچ حال
يک سخن هرگز نفرمودى تو بى فرمان من
يادگار نعمت الله قرة العين رسول
نور طاها آل ياسين سايه سلطان من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید