شماره ٧٤٣: لاله شبنم فريبت برگ گل را آب کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
لاله شبنم فريبت برگ گل را آب کرد
در مذاق لعل، آب و رنگ را خوناب کرد
از نگاه گرم من حسن تو عالمسوز شد
طاعت من طاق ابروى ترا محراب کرد
در زمين پاک من ريگ روان حرص نيست
مى تواند شبنمى کشت مرا سيراب کرد
هر که چون شبنم به خون دل شبى را روز کرد
دست در آغوش با خورشيد عالمتاب کرد
مى تواند کرد با دل تيغ او را سينه صاف
آن که موج بحر را روشنگر سيلاب کرد
خون زغيرت در وجودم پوست بر تن مى درد
تا لب زخم که را تيغش دگر سيراب کرد؟
نعل وارون در طريق بندگى خضر ره است
کعبه را ديد آن که اينجا پشت بر محراب کرد
کعبه مقصود از ما اينقدر دورى نداشت
راه ما را اينچنين خوابيده شکر خواب کرد
اين جواب مصرع نوعى که خاکش سبز باد!
سايه ابر بهارى کشت را سيراب کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید