شماره ١٠٩: ما و هوس شاهد و مى تا نفسى هست

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ما و هوس شاهد و مى تا نفسى هست
کى خوش تر از اين در همه عالم هوسى هست
اى خواجه بهش باش که با آن لب مى نوش
گر باده به اندازه ننوشى عسسى هست
گر مرد رهى با خبر از ناله دل باش
زيرا که به هر قافله بانگ جرسى هست
يا قافله سالار ره کعبه ندانست
يا آن که به صحراى طلب بار بسى هست
تنها نه همين اسب من اول قدم افتاد
کافتاده در اين باديه هر سو فرسى هست
خواهى که دلت نشکند از سنگ مکافات
مشکن دل کس را که در اين خانه کسى هست
از ديده دل سوختگان چهره مپوشان
اى آينه هش دار که صاحب نفسى هست
تا داد مرا از تو ستمگر نگرفتند
کس هيچ ندانست که فريادرسى هست
مرغ دلم از باغ به تنگ است فروغى
تا حلقه دامى و شکاف قفسى هست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید