شماره ٥٧٨: ما تا جمال آن رخ گلرنگ ديده ايم

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ما تا جمال آن رخ گلرنگ ديده ايم
همچون دهان او دل خود تنگ ديده ايم
بيرون شد اختيار دل و دين ز چنگ ما
تا ساغر شراب و دف و چنگ ديده ايم
آن دل، که دلبران جهانش نيافتند
زان زلفهاى تافته آونگ ديده ايم
چنگ حسود ما چه گريبان که پاره کرد
زين دامن مراد که در چنگ ديده ايم
فرسنگ را شمار جدا کن ز راه ما
زيرا که راه او نه به فرسنگ ديده ايم
راهى که نيست بر در او، سهو يافته
پايى که نيست بر پى او، لنگ ديده ايم
از قول اوحدى منگر، کين ترانها
يکسر درين نواى خوش آهنگ ديده ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید