شماره ٤٦٦: قاصرات الطرف فى حجب الخيام
قاصرات الطرف فى حجب الخيام
حال ترکانست گويى والسلام
عکس کين و مهر ايشان کفر و دين
رنگ روى و زلف ايشان صبح و شام
هم به معنى زهره را نايب مناب
هم به صورت ماه را قايم مقام
همچو دولت، گاه دشمن، گاه دوست
همچو گردون، گاه تند و گاه رام
بر ثوابت جزع ايشان را ستم
از کواکب اسب ايشان را ستام
کوچ ايشان رحلت صيف و شتا
خوى ايشان جنبش شمس و غمام
روز نرمى همچو سوسن خوش نسيم
وقت تندى همچو توسن بد لگام
تنگ چشمانند، ليکن دوربين
خوبرويانند، ليکن خويش کام
صحن لشکر گاهشان چرخ و نجوم
هيات خرگاهشان رکن و مقام
روى ايشان در کله خورشيد و ماه
چشم ايشان در قبا ماهى و دام
رونق بعظاق رنگ آميز شان
جلوه طاوس را ماند مدام
ميل ترکان کن، که يابى برقرار
نزد ترکان رو، که بينى بر دوام
ساقيان بربرى از پيش و پس
بادهاى کوثرى از کاس و جام
دلبران کاسه گير بوسه ده
دلبران عشقبار نيک نام
گر مرادى هست اينست، اى پسر
ور بهشتى هست اينست،اى غلام
اوحدى را با چنين قوم اوفتاد
راه سلطانيه و دارالسلام
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده