شماره ٤٠٢: پاکبازان را چه خارا و چه خز؟

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
پاکبازان را چه خارا و چه خز؟
گر به رنگى قانعى در خرقه خز
جامه گه ازرق کني، گاهى سياه
جامه خود داني، تو مردم را مرز
آخرت زندان تن خواهد شدن
اين که بر خود مى تنى چون کرم قز
گر تو ايزد را بدين خواهى شناخت
نيک دور افتاده اي، سودا مپز
چون نخواهى فهم کردن، زان چه سود؟
گر منت مشروح گويم، يا لغز
محتسب گو: در پى رندان مرو
کين جماعت را نباشد سنگ و گز
عيب مستان کم کن و در مجلس آى
گر ننوشى باده اي، سيبى بگز
باده خوردن در بهار ار ظلم بود
در زمستان خود نمى جوشيد رز
گوش دارى گفتهاى اوحدى
تا که لؤلؤ را بدانى از خرز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید