شماره ٣١٠: گر کسى در عشق آهى مى کند

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گر کسى در عشق آهى مى کند
تا نپندارى گناهى مى کند
بيدلى گر مى کند جايى نظر
صنع يزدان را نگاهى مى کند
با دم صاحبدلان خوارى مکن
کان نفس کار سپاهى مى کند
آنکه سنگى مى نهد در راه ما
از براى خويش چاهى مى کند
گر بنالد خسته اى معذور دار
زحمتى دارد، که آهى مى کند
عشق را آن کو سپه سازد به عقل
دفع کوهى را به کاهى مى کند
گر کند رندى نظر بازي، رواست
محتسب هم گاه گاهى مى کند
يک دم از خاطر فراموشم نشد
آنکه يادم هر به ماهى مى کند
چند ناليدم و آن بت خود نگفت:
کين تضرع دادخواهى مى کند
اوحدى را گر چه از غم بيمهاست
هم به اميدش پناهى مى کند
اشتر حاجى نمى داند که چيست؟
بار بر پشتست و راهى مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید