شماره ٢٨٥: اول فطرت که نقش صورت چين بسته اند

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اول فطرت که نقش صورت چين بسته اند
مهر رويت در ميان جان شيرين بسته اند
زان نمکدان لب شيرين شورانگيز تو
دانه خال سيه بر قرص سيمين بسته اند
تا کسى از باغ حسنت شاخ سنبل نشکند
زنگيان زلف تو بر ماه پرچين بسته اند
جز به چشم ترک مستت خون مردم کس نريخت
تا بناى کفر را در چين و ماچين بسته اند
عندليبان چمن را تا کند زار و نزار
چاوشان چشم مستت بر گل آذين بسته اند
بر اميد خواب مستى دوش بر طرف چمن
بلبلان بوستان از غنچه بالين بسته اند
تا نقاب از آفتاب طلعتت بر داشتند
اوحدى را خواب خوش از چشم غمگين بسته اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید