شماره ٢٥٤: کمان مهر ترا چرخ چنبرى نکشد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کمان مهر ترا چرخ چنبرى نکشد
فروغ روى ترا جرم مشترى نکشد
چنين که چشم تو آهنگ دين من دارد
حديث من چه کند؟ گر به کافرى نکشد
به گرد کوى تو ديوانه وار کى گردم
گرم کمند دو زلف تو، اى پري، نکشد
بدان صفت که کمر در ميان کشيد ترا
ميان ما عجبست ار به داورى نکشد!
گرم چو عود نخواهى نشاند بر آتش
به باد گوى که: آن زلف عنبرى نکشد
دلم به جان غم عشق تو ميکشد، تا هست
ولى تنم ز ضعيفى و لاغرى نکشد
به وصف روى منير تو اوحدى پس ازين
سفينها بنويسد، که انورى نکشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید