شماره ٢١٣: چو ميل او کنم، از من به عشوه بگريزد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چو ميل او کنم، از من به عشوه بگريزد
دگر چو روى به پيچم به من در آويزد
اگر برابرش آيم به خشم برگردد
وگر برش بنشينم به طيره برخيزد
به رغم من برود هر زمان، که در نظرم
کسى بجويد و با مهر او در آميزد
شبى که بر سر کويش گذر کنم چون باد
رقيب او ز جفا خاک بر سرم بيزد
و گر به چشم نيازش نگه کنم روزى
به خشم درشود و فتنه اى برانگيزد
در آتشم من و جز ديده کس نمى بينم
که بى مضايقه آبى بر آتشم ريزد
نه کار ماست چنين دوستي، ولى چه کنم؟
که اوحدى ز چنين کارها نپرهيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید