شماره ١٢٩: هم خانه ايم، روى گرفتن حلال نيست

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هم خانه ايم، روى گرفتن حلال نيست
ناگفته پرسشي، که سخن را مجال نيست
گفتي: بسنده کن به خيالى ز وصل ما
ما را بغير ازين سخنى در خيال نيست
گر ماه صورت تو ببيند، به صدق دل
خود معترف شود که: درو اين کمال نيست
در پرده اى و بر همه کس پرده مى درى
با هر کسى و با تو کسى را وصال نيست
مشکل در آن که: وصل تو ممکن نميشود
ورنه به ممکنات رسيدن محال نيست
لالند عارفان تو از شرح چند و چون
از معرفت خبر نشد آنرا که لال نيست
پرسيده اى که: آنچه طلب ميکنى کجاست؟
از من خبر مپرس، که جاى سؤال نيست
اى اوحدي، چو اين دگران سر دوستى
با ديگرى مگوي، که ما را به فال نيست
گر مدعى سماع حديثت نمى کند
دل مرده را سماع نباشد، که حال نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید