شماره ٨٨: روزه داران را هلال عيد ابروى شماست

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
روزه داران را هلال عيد ابروى شماست
شب نشينان را چراغ از پرتو روى شماست
ماه زنگى نسبت رومى رخ شاهى نسب
بنده آن چشم ترک و زلف هندوى شماست
مشک چينى را ز غيرت بر نمى آيد نفس
زان دم عنبر، که در دام دو گيسوى شماست؟
اين که مى آيد دم صبحست يا باد ختن؟
يا نسيم روضه فردوس؟ يا بوى شماست؟
از بهشت ار شاهدى خيزد شما خواهيد بود
در جهان ار جنتى باشد سر کوى شماست
سوختيم از مهرتان، هم سايه اى مى افگنيد
کندرين همسايه ميل خاطرى سوى شماست
حال محنتهاى من محتاج پرسيدن نبود
محنت ما را، که خواهد بودن، از خوى شماست
تا ز دست آن سر زلف چو چوگان زخم خورد
اين دل آشفته سرگردان تراز گوى شماست
بر دو رويم سال و مه اين اشک خون رفتن روان
از دو رويى کردن دلهاى چون روى شماست
گر کشيدم در کنار، از لاغرى نتوان شناخت
کين تن باريک من، يا حلقه موى شماست
اوحدى را دل ز سنگ انداز دورى خسته شد
باز پرسيدش، که آن مسکين دعاگوى شماست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید