شماره ٢٩: آن سيه چهره که خلقى نگرانند او را

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن سيه چهره که خلقى نگرانند او را
خوبرويان جهان بنده به جانند او را
دلبرانى که به خوبى بنشانند امروز
جاى آنست که بر ديده نشانند او را
دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عيب
پاکبازان جهان بنده از آنند او را
گر در افتد به کفم دامن وصلش روزى
از کف من به جهانى نجهانند او را
نيست بى مصلحتى از بر او دورى من
برميدم ز برش، تا نرمانند او را
قيمت قامت او را من بيدل دانم
ورنه اين يک دوسه افسرده چه دانند او را؟
اى که گشت اوحدى از بهر تو بدنام جهان
بنده تست، نام که خوانند او را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید