شماره ٣٠٧: در آينه عالم تمثال جمال اوست

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
در آينه عالم تمثال جمال اوست
جمله به کمالش بين کانها ز کمال اوست
در صورت و در معنى چندانکه نظر کردم
حسنى که به ما بنمود نقشى ز خيال اوست
بزمى است ملوکانه درخلوت ميخانه
مخمور کجا گنجد اينجا چه مجال اوست
حکمى به نشان آل از حضرت او دايم
هر حرف که مى خوانيم توقيع مثال اوست
زاهد هوس ار دارد با جنت و با حوران
ما را همه از عالم مقصود وصال اوست
در مجلس ما بنشين تا ذوق خوشى يابى
زيرا مى جام ما از آب زلال اوست
اين گفته مستانه از سيد ما بشنو
قولى و چه خوش قولى اين سحر حلال اوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید