شماره ٣٠٨: در آينه عالم تمثال صفات اوست

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
در آينه عالم تمثال صفات اوست
از روى مسما بين آن اسم که ذات اوست
سرى که ترا گفتم باعقل مگو اى دل
اين راز درون ما بيرون ز جهات اوست
ديرى است پر از صورت ترسا بچه اى در وى
هر نقش که مى بينى معنى منات اوست
اين مجلس رندان است ما عاشق سرمستيم
جامى است وجود ما باده زصفات اوست
در دامن درد آويز گرطالب درمانى
زيرا که دل مسکين اين درد نجات اوست
گر کشته شوم در عشق از مرگ نينديشم
خود مرده درد او زنده به حيات اوست
تکبير فنا گفتن برهر چه سوى الله است
در مذهب اين سيد آغاز صلات اوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید