شماره ٢٢٦: بى نوائى نواى درويش است

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بى نوائى نواى درويش است
درد دردش دواى درويش است
چشم درويش هرچه مى نگرد
جام گيتى نماى درويش است
نيست بيگانه از خدا به خدا
هرکه او آشناى درويش است
هرکه داند کمال درويشان
سراو خاک پاى درويش است
گرچه درويش را گدا گويند
خدمت شه گداى درويش است
آن طريقى که نيست پايانش
ره بى منتهاى درويش است
نعمت الله با چنين همت
روز و شب در هواى درويش است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید