شماره ٧٣٤: به هر چمن قد موزون او خرام کند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
به هر چمن قد موزون او خرام کند
ز طوق فاختگان سرو چشم وام کند
نوشته نام مرا بر کنار نامه غير
کس اين توجه بيجاى را چه نام کند
خط سياه دل از تيغ رو نگرداند
بگو به غمزه که شمشير در نيام کند
غزال قابل اقبال نيست مجنون را
مگر به ياد سگ ليلى احترام کند
نگين پياده نماند به جوهرى چو رسيد
سخن شناس سخن را بلند نام کند
غرور او ندهد در نماز تن به سلام
مگر ز جانب او ديگرى سلام کند
چو شمع در دل هرکس که سوز عشقى هست
به گريه زندگى خويش را تمام کند
چه طرف بندد از ايام عمر تيره دلى
که روز روشن خودشب ز فکر شام کند
هلاک جيفه دنيا نفسهاى خسيس
حلال خوار چه انديشه از حرام کند
چو هست فعل بدو نيک را جزا لازم
چه لازم است کسى فکر انتقام کند
حريص را نگرانى شود ز ياد از مرگ
که خاک سرمه بينش به چشم دام کند
ز موج حادثه سردر کنار حورنهد
اگر خاک کسى به مقام رضا مقام کند
اگر چو تير قلم پر برآوردصائب
عجب که نامه شوق مرا تمام کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید