شماره ٦٥٨: ساقيا، مى ده که بيرون سبزه هاى تر دميد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
ساقيا، مى ده که بيرون سبزه هاى تر دميد
چون خط سبز جوانان نغز و جان پرور دميد
در خيالت، اى خيال ابروانت ماه عيد
اذهبا قبلى و روحي، بيننا بعد بعيد
مثل رويت در بنى آدم کسى هرگز نديد
دست نقاش ازل تا نقش آدم برکشيد
باد صبح از خاک کويت مژه اى مى داد دوش
آب چشمم بر سر کويش به هر سو مى دويد
اى نصيحت گو، برو، از من چه مى خواهى که نيست
در من اين مذهب که روزى شيخ باشم يا مريد
گر جهانى بر سر آيندم به شمشير جفا
هيچکس پيوند من از دوست نتواند بريد
دوستان گويند خسرو را ملامت در وفاست
اى عزيزان، هر نفس يارى دگر نتوان گزيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید