شماره ٣١٣: گر باغ پر شکوفه و گلزار خرم است

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
گر باغ پر شکوفه و گلزار خرم است
ما را چه سود، چون دل ما بسته غم است
چون باد صبح کرد غم آباد کاينات
بسيار جسته ايم، دلى شادمان کم است
جز سيل غم نبارد ازين سقف نيلگون
مسکين کسى که ساکن اين سبز طارم است
جز خون دل مدام نباشد شراب او
هر جا يکى فقير در اطراف عالم است
اهل تميز خوار و حقيرند نزد خلق
جاهل به نزد خويش به غايت مسلم است
چشم طرب چگونه توان داشتن ز چرخ
کاين خيره گرد نيز ز اصحاب ماتم است
زابناى روزگار وفايى نديد کس
رحمت بر آن کسى که به ايشان نه همدم است
حقا که يک پياله دردى و پاى خم
خوشتر بسى ز جام و سراپرده جم است
خسرو، برو، به کنج قناعت قرار گير
مى نوش و سر متاب ز يارى که محرم است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید