شماره ٣٦٦: لاله اش از سيليت نيلوفرى شد آه آه

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
لاله اش از سيليت نيلوفرى شد آه آه
اى معلم شرم از آن رويت نشد رويت سياه
اى معلم ، اى خدا ناترس، اى بيدادگر
من گرفتم دارد او همسنگ حسن خود گناه
کرد رويت سد نگاه جان فزا ازبهر عذر
خونبهاى سد هزاران چون تو ناکس هر نگاه
باد دستت خشک همچون خامه آن ماهرو
باد رخسارت سيه چون مشق آن تابنده ماه
جان من معذور فرما، من نبودم با خبر
زندگى را ورنه من مى ساختم بر وى تباه
اين زمان هم غم مخور دارم براى کشتنش
همچو وحشى تير آه جان گداز عمر کاه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید