شماره ١٦٩: عشاق چون فسانه تحقيق سرکنند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
عشاق چون فسانه تحقيق سرکنند
آئينه بشکنند و سخن مختصر کنند
هر چند برق شعله زند از نگاه شان
يکسر چراغ خانه آئينه بر کنند
بر جوهر حيا نپسندند انفعال
صد عيب را بيکمژه بستن هنر کنند
شوخى زچشم شان نبرد صرفه جز عرق
گل را همان بديده شبنم نظر کنند
افسون جاه شان نکند غافل از ادب
دريا اگر شوند کمين گهر کنند
تا غير از وفا نبرد بوى آگهى
از يار شکوه ئى که محال است سر کنند
از انفعال نامه بران رموز عشق
رنگ پريده را بعرق بال تر کنند
بزم حضورشان نکشد انتظار شمع
اشکى جلا دهند و شبى را سحر کنند
تا جذبه طلب گذرد در خيال شان
مانند شبنم آبله را بال وپر کنند
چون موج هر کجا پى تحقيق گم شوند
فکر سراغ خود بدل يکدگر کنند
خورشيد منظرى که بران سايه افگنند
فردوس منزلى که در آنجا گذر کنند
پاى ثبات مرکز پرکار دامنست
هر چند تا بحشر چو گردون سفر کنند
سعى وفا همين که چو (بيدل) شوند خاک
شايد زنقش پاى کسى سر بدر کنند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید