شماره ١١١: سخن زمشق ادب موج گوهرش گيريد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
سخن زمشق ادب موج گوهرش گيريد
کم است لغزش خط گر بمسطرش گيريد
ببستن مژه ختم است درس علم و عمل
همين ورق بهم آريد و دفترش گيريد
محيط عشق تلاش دگر نمى خواهد
گره خوريد بتسليم و گوهرش گيريد
همان بجاست خودآرائى دماغ فضول
چو شمع گر همه با هر گلى سرش گيريد
مزاج دون بتکلف غنى نميگردد
سم است اگر سم خر جمله درزرش گيريد
بوعظ عبرت اگر ممتحن شود توفيق
زخود برامدنى هست منبرش گيريد
گواه دعوى عشق انفعال جرأتهاست
جبين اگر عرق انشاست محضرش گيريد
خيال نيستى آسودگيست پيش از مرگ
سريکه نيست دمى زير اين پرش گيريد
بهارنامه ياران رفته مى آرد
گلى که واکند آغوش در برش گيريد
دماغ فرصت اگر قدردان سر دلست
نگه زخانه برون ميرود درش گيريد
دمى که فرصت موهوم ما رسد بحساب
شرار هر چه اقل هست اگثرش گيريد
کمال (بيدل) اگر خيمه عروج زند
زخاک يکدو ورق سايه برترش گيريد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید