شماره ٩٥: زوهم متهم ظرف کم نخواهى شد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
زوهم متهم ظرف کم نخواهى شد
محيط اگر نشدى قطره هم نخواهى شد
به بحر قطره زتشويش خشکى آزاد است
اگر عدم شده باشى عدم نخواهى شد
غم فنا و بقا هرزه فکرى وهم است
جنون تراش حدوث و قدم نخواهى شد
هزار مرحله دورى زدامن مقصود
اگر چو دست زسودن بهم نخواهى شد
برهمنى اگر اين قشقه بر جبين دارد
بصد هزار تناسخ صنم نخواهى شد
مقلد هوس از دعوى طرب رسواست
زشکل خنده بهار ارم نخواهى شد
مباد در غم واماندگى ببادروى
چو شمع آنهمه خار قدم نخواهى شد
طواف دل نفسى چند چون نفس کم نيست
تلاش بسمل دير و حرم نخواهى شد
چو سرو اکر همه سر تا قدم دل آرى بار
زبار منت افلاک خم نخواهى شد
غبار کوى ادب سرکش فضولى نيست
اگر بباد دهندت علم نخواهى شد
بمحفلى که درا قران موافقت سنجى است
کم زياده سرى گير کم نخواهى شد
چو گل دميکه گسست اتفاق رشته عهد
دگر خمارکش ربط هم نخواهى شد
سراغ ملک يقين (بيدل) از هوس دور است
رفيق قافله کيف و کم نخواهى شد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید