شماره ٦٠: رنگم نقاب غيرت آن جلوه ميدرد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
رنگم نقاب غيرت آن جلوه ميدرد
فطرت جنون کند که زبويم اثر برد
شادم که بى نشانى آثار رنگ و بو
بيرونم از قلمرو تحقيق پرورد
اين چار سو ادبگه سوداى ناز کيست
عمريست ضبط آه من آئينه مى خرد
خلقى در امل زد و با داغ ياس رفت
آتش بکارگاه فسون خانه خرد
داغم زجلوه ئى که غرور تغافلش
آئينه خانها کند ايجاد و ننگرد
هنگامه قبول نفس بسکه تنگ بود
پا تا سرم چو شمع زهم خورد دست رد
نقاش شرم دار زپرد از انفعال
تصويرم آن کشد که زرنکم برآورد
آئينه خرام بهار است گر درنگ
من نقش پا خيال تو هر جا که بگذرد
طاوس من بهار کمين چه مژده است
عمريست بال ميزنم و چشم مى پرد
(بيدل) جواب مطلب عشاق حيرتست
آنکس که نامه ام برد آئينه آورد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید