شماره ٢٥٧: تا چند عشق بازيم بر روى هر نگاري؟

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تا چند عشق بازيم بر روى هر نگاري؟
چون مى شويم عاشق بر چهره تو بارى
از گلبن جمالت خارى است حسن خوبان
مسکين کسى کزان گل قانع شود به خاري!
خواهى که همچو زلفت عالم بهم بر آيد؟ژ
بنماى عاشقان را از طره تو تارى
آن خوشدلى کجا شد؟ وان دور کو که ما را
ديدار مى نمودي، هر روز يک دو باري؟
ما را ز هم جدا کرد ايام ورنه ما را
با دولت وصالت خوش بود روزگارى
در پرده چند باشي؟ برگير برقع از روى
تا روى تو ببيند يک دم اميدوارى
در انتظار وصلت جانم رسيد بر لب
از وصل تو چه حاصل، ما را جز انتظاري؟
جام جهان نمايت بنماي، تا عراقى
اندر رخت ببيند رخسار هر نگارى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید