شماره ٢٨: طره يار پريشان چه خوش است

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
طره يار پريشان چه خوش است
قامت دوست خرامان چه خوش است
خط خوش بر لب جانان چه نکوست
سبزه و چشمه حيوان چه خوش است
از مى عشق دلى مست و خراب
همچو چشم خوش جانان چه خوش است
در خرابات خراب افتاده
عاشق بى سر و سامان چه خوش است
آن دل شيفته ما بنگر
در خم زلف پريشان چه خوش است
يوسف گم شده ما را بين
کاندر آن چاه زنخدان چه خوش است
لذت عشق بتم از من پرس
تو از آن بى خبرى کان چه خوش است
تو چه دانى که شکر خنده او
از دهان شکرستان چه خوش است؟
چه شناسى که مى و نقل بهم
از لب آن بت خندان چه خوش است
گر ببينى که به وقت مستى
لب من بر لب جانان چه خوش است
يار ساقى و عراقى باقى
وه که اين عيش بدينسان چه خوش است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید