شماره ٤٣١: تا کى انديشه اين عالم پرشور کني؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
تا کى انديشه اين عالم پرشور کني؟
دست تا چند درين خانه زنبور کني؟
خلوت خاص تو در خانه دل خواهد بود
خانه گل چه ضرورست که معمور کني؟
چند در خواب رود عمر تو اى بى پروا؟
آنقدر خواب نگه دار که در گور کنى
شب پى خواب تو بس نيست که از بى خبرى
روز نورانى خود را شب ديجور کني؟
خردى را که نجات تو ازو خواهد بود
تا به کى غرقه به خون از مى انگور کني؟
رستم از سيلى تقدير به خاک افتاده است
تا به کى تکيه به سرپنجه پرزور کني؟
اگر از خوان قناعت نظرى آب دهى
خاک عالم همه در کاسه فغفور کنى
نقد حال تو شود بى غمى عالم قدس
چون غم رفته و آينده ز دل دور کنى
خوشه اش روز جزا تاج سليمان باشد
دانه اى را که نثار قدم مور کنى
سر چه باشد که دريغ از سخن حق دارند؟
اقتدا به که درين کار به منصور کنى
صائب از دردسر هر دو جهان باز رهى
سر اگر در سر عطار نشابور کنى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید