شماره ٢٧٤: دل چسان غم هاى جانان را کند گردآوري؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
دل چسان غم هاى جانان را کند گردآوري؟
چون حبابى بحر عمان را کند گردآوري؟
چون دل تنگى شود غم هاى عالم را محيط؟
شيشه چون ريگ بيابان را کند گردآوري؟
يک سپر از عهد از عهده صد تيغ چون آيد برون؟
هاله چون خورشيد تابان را کند گردآوري؟
غمزه بى پرواست در جمعيت دلها، مگر
زلف اين جمع پريشان را کند گردآوري؟
گر صدف آغوش نگشايد درين درياى تلخ
کيست ديگر اشک نيسان را کند گردآوري؟
نيست چون آغوش عاشق حسن را شيرازه اى
طوق قمرى سرو بستان را کند گردآورى
در کف اهل کرم گوهر نمى گيرد قرار
ابر ممکن نيست باران را کند گردآورى
ناتوانان را حمايت مى کند حفظ اله
صولت شيران نيستان را کند گردآورى
بر گل بى خار جولان مى کند در خارزار
راه پيمايى که دامان را کند گردآورى
چون تواند بست در بر روى بوى پيرهن؟
گر زليخا ماه کنعان را کند گردآورى
پاى جوهربند نتواند بر اين آيينه شد
چهره چون زلف پريشان را کند گردآوري؟
در شکرخند آن لب نوخط ندارد اختيار
پسته اى چون شکرستان را کند گردآوري؟
نيست پروا سيل بى زنهار را از کوچه بند
آستين چون چشم گريان را کند گردآوري؟
شهر نتواند حصارى ساخت مجنون مرا
چون تنور خام طوفان را کند گردآوري؟
ابر نتوانست پيچيدن عنان برق را
چون دل من آه سوزان را کند گردآوري؟
شد پريشانتر ز افسر مغز من، داغى کجاست
تا سر اين نابسامان را کند گردآورى
مى توان تسخير عالم کرد از کوچکدلى
خاتمى ملک سليمان را کند گردآورى
کرد صائب آه رسوا داغ پنهان مرا
چون صبا بوى گلستان را کند گردآوري؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید