شماره ٤: نازکترست از رگ جان گفتگوى من

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
نازکترست از رگ جان گفتگوى من
باريک شد محيط چو آمد به جوى من
گردون سفله لقمه روزى حساب کرد
هر گريه اى که گشت گره در گلوى من
چون موج شد کشاکش حرصم زيادتر
چندان که چرخ بيش شکست آرزوى من
از دامن صدف چه غبار از دلم رود؟
دريا نبرد گرد يتيمى ز روى من
شيرى که خورده بودم در عهد کودکى
کرد از فشار چرخ سفيدى ز موى من
صائب در آن محيط که موجش فلاخن است
از آب چون درست برآيد سبوى من؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید