شماره ٥٦٠: دل حق جو نظر بر عالم باطل نمى دارد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دل حق جو نظر بر عالم باطل نمى دارد
که تير راست کيشان تا هدف منزل نمى دارد
نيند آزادگان غافل ز احوال گرانباران
ثمر سرو و صنوبر غيربار دل نمى دارد
بخيل ترشرو ز ابرام محتاجان بود فارغ
که در چون بسته باشد از برون، سايل نمى دارد
مدار از چرخ اميد گشاد دل که اين دهقان
به خرمن دانه اى جز عقده مشکل نمى دارد
ترا گر هست در ره منزلى خواب فراغت کن
که چون ريگ روان، سرگشتگى منزل نمى دارد
نظر بر حق بود از خلق عارف را، که پروانه
نظر گاهى بغير از شمع در محفل نمى دارد
غرض دلجويى بيرحمى قاتل بود، ورنه
زخاک و خون تپيدن لذتى بسمل نمى دارد
به تيغ از دامنش کوتاه اگر شد دست من، شادم
که خون بيگناهان دست از قاتل نمى دارد
ندارد قدر و قيمت در نظرها رشته بى گوهر
پريشان مى شود زلفى که پاس دل نمى دارد
مرا افتاده صائب کار با خورشيد رخسارى
که تا دل را نسازد آب، دست از دل نمى دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید