شماره ٥١٥: نظر چون موشکاف از زلف عنبر فام بردارد؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
نظر چون موشکاف از زلف عنبر فام بردارد؟
که زيرک نيست هر مرغى که چشم از دام بردارد
زخون بيگناهان است دامنگيرتر رنگش
نظر عاشق چسان زان چهره گلفام بردارد؟
زشکر خنده زهر چشم خوبان کم نمى گردد
که ممکن نيست شکر تلخى از بادام بردارد
به حرف تلخ او اميدها دارم، ولى ترسم
که آن لبهاى شيرين تلخى از دشنام بردارد
کند پهلو تهى از گل زناز و سرکشى خارش
درين صحرا به اميد چه عاشق گام بردارد؟
نگردد عالم روشن به چشمش تيره هر ساعت
گر از باريک بينى دل عقيق از نام بردارد
مشو غافل زپاس وقت هنگام سخن گفتن
که دست از سر به بانگى مرغ بى هنگام بردارد
شکيب از ميوه نارس نباشد طفل طبعان را
به دشوارى هوس دل ز آرزوى خام بردارد
سرودى از جهان بيخودى آغاز کن مطرب
که از خاطر مرا انديشه انجام بردارد
به حرف و صوت نتوان داد تسکين بيقراران را
کجا از دل مرا غم نامه و پيغام بردارد؟
به مزد خامشى پرزر شود چون غنچه دامانش
اگر دل سايل بى شرم از ابرام بردارد
زتاج زر سبکسر نخوتى دارد، نمى داند
که باد اين کوزه را زود از کنار بام بردارد
دل بيتاب هم زان چشم مى پوشد نظر صائب
اگر مخمور دست رعشه دار از جام بردارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید