شماره ٢٧٧: چند قرب يار از غفلت حجاب من شود؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
چند قرب يار از غفلت حجاب من شود؟
آب دريا پرده چشم حباب من شود
گر نصيب آتشين رويى کباب من شود
گريه خونين زخوشحالى شراب من شود
شورش من پرده افلاک را بر هم دريد
من نه آن بحرم که اين کفها نقاب من شود
آن که دارد اعتماد خيرگى بر چشم خويش
سخت مى خواهم دچار آفتاب من شود
آن گرانخوابم که نتوانم ز جا برخاستن
دامن محشر اگر بالين خواب من شود
زور بازوى حوادث در بساط روزگار
آنقدر باشد که صرف پيچ و تاب من شود
شور عشق از پرده دل عاقبت بيرون فتاد
اين نمک تا چند پنهان در کباب من شود؟
بيقرارى در فلاخن مى گذارد کوه را
کيست طاقت تا حريف اضطراب من شود
جلوه شبنم کند در ديده اش طوفان نوح
هر گلستانى که سيراب از سحاب من شود
از کباب خامسوز لاله مى گيرد دماغ
مغز هر کس تازه از بوى کباب من شود
من نه آن پروانه ام کز شعله دارم جان دريغ
آتش روى تو مى ترسم کباب من شود
در کتاب هستى من نقطه اى بى سهو نيست
حيف از اوقاتى که صرف انتخاب من شود
هر دم آبى که موجش از رگ تلخى بود
در بهارستان خرسندى گلاب من شود
نيست با خورشيد نسبت سوز پنهان مرا
موى آتش ديده نبض از اضطراب من شود
با تهيدستى به سايل تازه رو برمى خورم
تشنه هيهات است نوميد از سراب من شود
برق نتوانست با من گشت صائب همعنان
کيست مجنون تا تواند همرکاب من شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید