غزل شماره ۶۹۷

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى خم چرخ از خم ابروى تو
آفتاب و ماه عکس روى تو
تا به کوى عقل و جان کردى گذر
معتکف شد عقل و جان در کوى تو
کى دهد آن را که بويى داده اى
هر دو عالم بوى يکتا موى تو
در ميان جان و دل پنهان شدى
تا نيايد هيچ کس ره سوى تو
چون تويى جان و دلم را جان و دل
من ز جان و دل شدم هندوى تو
عشق تو چندان که مى سوزد دلم
مى نيايد از دلم جز بوى تو
پشت گردانيد دايم از دو کون
تا ابد عطار در پهلوى تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید