غزل شماره ۶۱۵

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بر هرچه که دل نهاده باشيم
در مشرکى اوفتاده باشيم
گر بر کامى سوار گرديم
حالى ز دو خر پياده باشيم
صد عمر اگر به سر باستيم
داد نفسى نداده باشيم
مستى و غرور سخت کارى است
غم نيست که مست باده باشيم
زان پيش که سر نماند آن به
کين باد ز سر نهاده باشيم
هرگه که ز زاد و بوم رستيم
بينى که ز مرد زاده باشيم
چون سايه در آفتاب روشن
در پيش خود ايستاده باشيم
آن به که درين قفس چو عطار
از هستى خويش ساده باشيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید