غزل شماره ۴۹۳

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
منم آن گبر ديرينه که بتخانه بنا کردم
شدم بر بام بتخانه درين عالم ندا کردم
صلاى کفر در دادم شما را اى مسلمانان
که من آن کهنه بت ها را دگر باره جلا کردم
به بکرى زادم از مادر از آن عيسيم مى خوانند
که من اين شير مادر را دگر باره غذا کردم
اگر عطار مسکين را درين گبرى بسوزانند
گوا باشيد اى مردان که من خود را فنا کردم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید