غزل شماره ۳۶۴

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دو جهان بى توام نمى بايد
نه يکى بس دو ام نمى بايد
هرچه خواهم ز تو تو به زانى
از توام جز توام نمى بايد
قبله ام چون جمال روى تو بس
رويى از هر سوم نمى بايد
جان من چون بشنيد قول الست
اين تن بدخوم نمى بايد
بسم از هر دو کون قول قديم
اجتهادى نوم نمى بايد
گرچه مويى شدم ز شوق رخت
قوت بازوم نمى بايد
ضعف من چون ز اشتياق تو خاست
ذره اى نيروم نمى بايد
چون چنين در ره توام عاجز
هيچ بيرون شوم نمى بايد
گرچه دردم گذشت از اندازه
زحمت داروم نمى بايد
صد گره هست از تو بر کارم
گره ابروم نمى بايد
پيچ پيچى برون بر از کارم
که دل صد توم نمى بايد
ور نخواهى گشاد در بر من
هيچ هم زانوم نمى بايد
چون به تو راه نيست محوم کن
که بدو و نيکوم نمى بايد
شير مردى اگر به من نرسيد
سگ در پهلوم نمى بايد
نفس جادوم کوه کرد بسى
توبه جادوم نمى بايد
اى فريد از بهانه دست بدار
ترکى هندوم نمى بايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید