غزل شماره ۱۰۱

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گر جمله تويى همه جهان چيست
ور هيچ نيم من اين فغان چيست
هم جمله تويى و هم همه تو
و آن چيست که غير توست آن چيست
چون هست يقين که نيست جز تو
آوازه اين همه گمان چيست
چون نيست غلط کننده پيدا
چندين غلط يکان يکان چيست
چون کار جهان فناى محض است
چندين تک و پوى در جهان چيست
بر ما چو وجود نيست ما را
چندين غم و درد بى کران چيست
چون زنده به جان نيم به عشقم
پس زحمت جان درين ميان چيست
جان در تو ز خويشتن فنا شد
زان بى خبر است جان که جان چيست
عطار ضعيف را ازين سر
جز گفت ميان تهى نشان چيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید