شماره ٦٩٤: اهل دل را خبر از عالم جان آورديم

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اهل دل را خبر از عالم جان آورديم
تحفه جان جهان جان و جهان آورديم
چون نمى شد ز در کعبه گشادى ما را
رخت خلوت بخرابات مغان آورديم
شمع جانرا ز قدح در لمعان افکنديم
مرغ دل را ز فرح در طيران آورديم
جم را از جگر سوخته دلخون کرديم
شمع را از شرر سينه بجان آورديم
ورق نسخه رويت بگلستان برديم
باز مرغان چمن را بفغان آورديم
شمه ئى از رخ و بالاى بلندت گفتيم
آب با روى گل و سرو روان آورديم
چون قلم پيش همه خلق سيه روى شديم
بسکه وصف خط سبزت بزبان آورديم
هيچ زر در هميان نيست بدين سکه که ما
از رخ زرد بسوى همدان آورديم
پيش خواجو که نشانش ز عدم مى دادند
از دهانت سر موئى بنشان آورديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید