شماره ٨٧: گر از جور جانان ننالى رواست

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گر از جور جانان ننالى رواست
که دردى که از دوست باشد دواست
چه بويست کارام دل مى برد
مگر بوى زلف دلارام ماست
عجب دارم از جعد مشکين او
که با اوست دايم پريشان چراست
نه تنها بدامش نهم پاى بند
بهر تار مويش دلى مبتلاست
تو گوئى که صد فتنه بيدار شد
چو جادويش از خواب مستى بخاست
بتابيش ازين قصد آزار من
مکن زانک هر نيک و بد را جزاست
گدائى چو خواجو چه قدرش بود
که درخيل خوبان سليمان گداست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید