قصیده شماره ۲

غزلستان :: پروین اعتصامی :: قصیده ها
مشاهده برنامه «پروین اعتصامی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
کار مده نفس تبه کار را
در صف گل جا مده اين خار را
کشته نکودار که موش هوى
خورده بسى خوشه و خروار را
چرخ و زمين بنده تدبير تست
بنده مشو درهم و دينار را
همسر پرهيز نگردد طمع
با هنر انباز مکن عار را
اى که شدى تاجر بازار وقت
بنگر و بشناس خريدار را
چرخ بدانست که کار تو چيست
ديد چو در دست تو افزار را
بار وبال است تن بى تميز
روح چرا مى کشد اين بار را
کم دهدت گيتى بسياردان
به که بسنجى کم و بسيار را
تا نزند راهروى را بپاى
به که بکوبند سر مار را
خيره نوشت آنچه نوشت اهرمن
پاره کن اين دفتر و طومار را
هيچ خردمند نپرسد ز مست
مصلحت مردم هشيار را
روح گرفتار و بفکر فرار
فکر همين است گرفتار را
آينه تست دل تابناک
بستر از اين آينه زنگار را
دزد بر اين خانه از آنرو گذشت
تا بشناسد در و ديوار را
چرخ يکى دفتر کردارهاست
پيشه مکن بيهده کردار را
دست هنر چيد، نه دست هوس
ميوه اين شاخ نگونسار را
رو گهرى جوى که وقت فروش
خيره کند مردم بازار را
در همه جا راه تو هموار نيست
مست مپوى اين ره هموار را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید