شماره ٧٣٦: رفتم ز راه دل خس و خار گناه را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
رفتم ز راه دل خس و خار گناه را
کردم به آه همچو کف دست راه را
موج کرم به قيمت اکسير مى خرد
در بحر رحمت تو غبار گناه را
روز ازل به قامت عاشق بريده اند
مانند کعبه، جامه بخت سياه را
پيش رخ تو زخم دندان حيرت است
دستى که چاک کرد گريبان ماه را
يک گوهر نسفته درين بحر خون نماند
در چشم خود ز بس که شکستم نگاه را
از خوى آتشين تو، چون موى زنگيان
دارند عاشقان تو در سينه آه را
صائب به بخت تيره و روز سيه بساز
از دل ببر هواى زمين سياه را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید