شماره ٧٣٧: مشمر ز عمر خود نفس ناشمرده را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مشمر ز عمر خود نفس ناشمرده را
دفتر مساز اين ورق باده برده را
با زاهد فسرده مکن گفتگوى عشق
تلقين نکرده است کسى خون مرده را
تخمى که سوخت، سبز نگردد ز نوبهار
افسرده تر کند مى گلگون فسرده را
بپذير عذر باده کشان را، که همچو موج
در دست خويش نيست عنان، آب برده را
انديشه کن ز باطن پيران که چون چنار
هست آتشى نهفته به دل سالخورده را
صائب نظر به سيب زنخدان يار نيست
دندان به پاره هاى دل خود فشرده را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید